۱۳۸۹ اردیبهشت ۵, یکشنبه

سانسور عليه سانسور

امروز وقتي خواستم وارد سايت بلاگر شوم تا وبلاگم رو بروز كنم متوجه شدم كه اين سايت هم فيلتر شده است.راستش اول كار خيلي عصباني شد و خواستم با لقد بزنم مانيتور و صفحه كليد رو پرت كنم اونور وفرياد بكشم كه آخه به چه حقي؟ يعني ما اونقدر بدبخت شديم و سطح آزادي بيان در كشورمون پايين اومده كه يك سرويس وبلاگنويسي جهاني رو كه مردم افغانستان و تركيه هم براحتي بهش دسترسي دارند، نمي تونيم تحمل بكنيم؟اصلن اونايي كه تصميم مي گيرند اين سايتها بسته بشه چي كاره اند و رو چه حسابي بايد واسه من و امثال من تصميم بگيرند كه چه سايتي رو ببينيم و چه سايتي رو نبينيم؟ تكليف وبلاگي كه چند ساله تو بلاگر دارم روش كار مي كنم چي ميشه؟ بهمين آسوني بايد قيد وبلاگم رو بزنم و دوباره از نو برم در يك سرويس جديد شروع كنم روزي از نو روزي از نو؟ در اين فكرها بودم كه يكباره بخودم گفتم : چته؟ دست نگهدار! تو در ميان دوستان و آشنايانت هميشه معروف بودي كه آدم خوشبين و صبوري هستي.خونسرد باش لابد خيري توشه!
خلاصه خودم رو آروم كردم، فكر كردم كه حالا صفحه اصلي بلاگر فيلتر شده وبلاگ تو كه فيلتر نشده، در ثاني خودت هم خوب ميدوني كه هزارويكراه واسه بروز كردن وبلاگت هست پس بدون لگدزدن به مانيتور دنبال اين گشتم كه چه خيري در اينكار است؟
راستي چرا روزبروز دامنه سايتهاي غيرقابل دسترس و سانسور شده بيشتر ميشه؟ بنظر من به يك دليل ساده چون روزبروز آدمهايي كه فكر مي كنند با فيلترينگ مي تونند دنياي مجازي رو تسخير كنند، بيشتر متوجه مي شند كه نتونستند اين فضارو تسخير كنند. منتها اونا با طرز فكر خودشون تصور مي كنند كه علت اين عدم موفقيت اينه كه هنوز باندازه كافي در اينراه پيش نرفتند. خب اونا طرز فكر خودشون رو دارند و بذار هركاري دوست دارند بكنند.البته ماهم ساكت نمي نشينيم و هي سرشون داد مي زنيم كه آقا نكنيد! آقا به قانون و آزادي بيان احترام بذاريد! به مخابرات نامه مي نويسيم كه آقا بلاگر رو از سانسور در بياريد! اما اگه گوش بعضي از اين آقايون بدهكار نبود چي؟
هيچي! كار بجايي ميرسه كه هر كاربر اينترنتي ميره راه دور زدن فيلترينگ رو ياد بگيره. در واقع هرچي سايتهاي بيشتري فيلتر بشند، مردم بيشتري دنبال راهكارهاي عبور از فيلترينگ مي رند و اين باعث ميشه برنامه هاي فيلترينگ بي اثرتر بشه. بعبارت ديگر فيلترينگ وقتي گسترده و فراگير بشه به ضد خودش تبديل ميشه.
آدمهاي بدبين ممكنه فكر كنند كه طرفداران سانسور اگه ببينند موفق نيستند، اينترنت رو بكلي جمع مي كنند و خيال همه رو راحت مي كنند.اين اتفاق نمي افته !!! چون دولت امروزه خودش بطور كامل به اينترنت وابسته شده و با جمع كردن اون خودش در ابتدا فلج ميشه. امروز ديگه سازمان سنجش نمي تونه بدون اينترنت به چند مييليون داوطلب ازمونهاي مختلف سراسري خدمات بده. بانكهاي دولتي بدون اينترنت قادر به ادامه حيات نيستند و خيلي ارگانها و سازمانهاي ديگه. در ثاني با اين نرخي كه خدمات اينترنت در ايران داره مگه مخابرات و شركتهاي وابسته اش مثل داتك و پارس آنلاين بسادگي مي تونند اين درآمدهاي بادآورده را ناديده بگيرند؟ اما به فرض محال اگه دولت بخواد دسترسي به خدمات اينترنت رو ناميسر كنه بازهم نميشه! چون اينترنت رو ميشه بطور مستقيم از ماهواره هم بدست آورد و با اين رشد فناوري در جهان بشما قول ميدم كه در اينده نزديك براي دسترسي به اينترنت ماهواره اي حتا يك ديش با قطر ده سانت پشت پنجره هم كافي باشه.
با اين توضيحات بايد بگم كه فيلتركردن سايتهايي مثل بلاگر در واقع بيشتر نوعي فشار رواني بر كابران اينترنتي است حالا اگر شما هم مثل من تصميم گرفتيد مانيتور را خرد كنيد، بدانيد كه با خرد كردن مانيتور تسليم اين فشار رواني شده ايد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر