۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

قالب گفتمان غالب

گفتم :عشق
گفتی: فرجامی ندارد. انتخاب باید بر اساس عقل صورت گیرد.
گفتم : عقل من اینطوری میگه
گفتی: تو که عقل درست حسابی نداری، تازه دانش و اگاهی هم نداری. برو پیش کارشناس
گفتم: رفتم پیش کارشناس، اونم با من همعقیده بود.
گفتی: اون کارشناس ، مدرکش مورد تایید نیست. اینهم یک لیست از کارشناسان دارای مجوز
گفتم: راستی میدونی میخوام رایانه بخرم؟ دارم کلاس کامپیوتر می رم.
گفتی: اول برو قانون جرایم رایانه ای رو بخون
گفتم: می خوام برم تو اینترنت
گفتی: خیلی مواظب باشا! با کسی تو اینترنت دوست نشی! دوستی های اینترنتی تو رو منحرف می کنند. سریال تلویزیونی هوش سیاه یادت رفته مگه؟
من بتو خیلی مدیونم. همه چیز رو در زندگی از تو یاد گرفتم حالا
وقتی می گند عشق یاد شکست و ناکامی می افتم.
وقتی می گند کارشناس یاد مدرک تحصیلی مورد تایید می افتم.
وقتی می گند رایانه یاد جرایم رایانه ای ، هک کردن و دسترسی به اطلاعات شخصی می افتم.
وقتی می گند اینترنت یاد چت کردن و دوستی های مبتذل می افتم.
وقتی می گند موبایل یاد جرایم بلوتوثی، فیلم برداری از استخرهای زنانه و زندگی خصوصی افراد می افتم.
وقتی می گند تویتر، فیس بوک و یوتیوب یاد جنگ نرم و براندازی می افتم.
وقتی می گند پخش تلویزیونی با ماهواره یاد تهاجم فرهنگی دشمن می افتم.
وقتی می گند انرژی هسته ای، یاد حق مسلممون می افتم
وقتی میگند موشک احساس غرور می کنم
و حالا وقتی که می گیند تهران می دانم که زلزله ای در راه است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر